دلنوشته هاي من براي دخترم

دوستت فاطمه

1393/3/5 15:2
نویسنده : مامان آرزو
63 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملکم.

خوبی گلم ؟ داری چکار می کنی؟

الان چند روزه که یه دوست جدید پیدا کردی یکی از همکارا دخترش فاطمه رو میاره مهد اینجا . قبلا نزدیک خونه شون می ذاشته و خواهرش بچه رو از مهد می گرفته ولی الان که خاله فاطمه باردار شده دیگه سخته که بره فاطمه رو از مهد بیاره خونه . بنابراین تصمیم گرفتن بیارنش مهد سر کار مامان و باباش یعنی مهد شما.

شما خیلی زود با هم دوست شدید البته از تولدت همدیگر رو می شناختید. ولی هر روز با هم میرید مهد . و هر روز  من  و مامان فاطمه با هم میایم دنبالتون. اونقدر با هم دوستید که کفش همدیگر رو از جاکفشی مهد بر می دارید و پای همدیگه می کنید تا هر دو نیایید یکی یکی نمیایید پیش ماماناتون.

البته شیطنت هم دارید من از اینا دارم تو نداری ممممممممممم

معمولا هم تو اینو می گی. من کفش قرمز خشگل دارم تو نداری . فاطمه هم کلی گریه می کنه بعد مغرورانه تو دلداریش می دی با اینکه اون دو سه ماه از تو بزرگتره . مثلا می گی گریه نکن مامانت برات می خره . خودت اذیت می کنی خودتم دلشو به دست میاری. شیطون من.

اينم فاطمه:

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)