دلنوشته هاي من براي دخترم

تهديد آوينا

1393/9/24 8:21
نویسنده : مامان آرزو
143 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيزم

دو سه روزه ، پيش مياد كه با هم دعوامون ميشه. مثلا تو خرابكاري يا كثيف كاري مي كني، يا همه اسباب بازياتو مي ريزي وسط خونه يا .... بعد من يا بابا بهت تذكر مي ديم ، تو هم كه دل نازك ، سريع مي زني زير گريه گریه

ديروز اصلا دعوا نداشتيم، خيلي جدي گفتي اين چند روزه خيلي اذيتم كردين مي دونين اگه بازهم اذيتم كنيد چكار مي كنم؟

گفتيم چكار؟؟؟؟؟ گفتي : وقتي شماها پير شدين براتون رانندگي نمي كنم و بيرون نمي برمتون.

ترسو  تعجب خطا

بابايي گفت بيا رفتارمونو درست كنيم . اين دختره راست ميگه برامون رانندگي نمي كنه بدبخت ميشيم ، تو خونه مي پوسيم  متفکر  خندونک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)