گنجشك مرده
امروز من و تو از سر کار که داشتیم می اومدیم خونه دم در نونوایی یه گنجشک کوچولو دیدیم که مرده بود پرسیدی این چی شده؟ خوابه؟ گفتم نه عزیزم مرده . فکر کنم یکی با تفنگ بادی کشته باشه. گفتی بیدار میشه؟ گفتم نه عزیزم مرده .
ناراحت شدی کلی از پسره که اونو کشته عصبانی شدی. وقتی بابا اومد براش تعریف کردی و کلی آب و تاب دادی . که من و مامان انقدر دلمون براش سوووووووخت که نگو.
الهی قربون خاطره تعریف کردنت .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی